اخبار بازی سینما گیم

کلی خبر از بازی دنیای سینما دارم براتون با کلی مقاله باحال

ﻧﻈﺮﯾﻪ ﺑﺮﭘﺎﯾﻪٔ ﺗﺌﻮﺭﯼ ﺗﻮﻃﺌﻪ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩٔ

۴ بازديد
ﯾﮏ ﻧﻈﺮﯾﻪ ﺑﺮﭘﺎﯾﻪٔ ﺗﺌﻮﺭﯼ ﺗﻮﻃﺌﻪ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩٔ ﻭﺟﻮﺩ ﻣﻮﺟﻮﺩﺍﺗﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺭﭘﺘﺎﯾﻞﻫﺎ ﮔﺮﻭﻫﯽ ﺍﺯ ﺟﻨﯿﺎﻥ ﺑﻪ ﺷﮑﻞ ﺳﻮﺳﻤﺎﺭ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺯﻣﺎﻥﻫﺎﯼ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺩﻭﺭ ﺗﻮﺳﻂ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻭ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﺧﺪﺍﯾﺎﻥ ‏( ﻭ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺩﺭ ﻫﻨﺪ ﻭ ﻣﺼﺮ ‏) ﭘﺮﺳﺘﯿﺪﻩ ﻣﯽﺷﺪﻧﺪ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺍﯾﺸﺘﺎﺭ ﻭ ﮐﺮﯾﺸﻨﺎ ﻭ … ﮐﻪ ﺗﻮﺳﻂ ﺁﻥﻫﺎ ﻗﺪﺭﺕﻫﺎﯾﯽ ﺑﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺩﺍﺩﻩ ﻣﯽﺷﻮﺩ . ﺍﻣﺮﻭﺯﻩ ﺑﺮﺧﯽ ﻧﻮﯾﺴﻨﺪﮔﺎﻥ ﺩﺭ ﮊﺍﻧﺮ ﺗﺌﻮﺭﯼ ﺗﻮﻃﺌﻪ ﺩﺭ ﺗﻼﺵ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﺗﺎ ﺍﯾﻦ ﺍﯾﺪﻩ ﺭﺍ ﺷﺮﺡ ﻭ ﺗﻔﺼﯿﻞ ﺩﻫﻨﺪ ﮐﻪ ﻓﺮﻗﻪﺍﯼ ﺟﻬﺎﻥ ﺭﺍ ﺯﯾﺮ ﺳﻠﻄﻪٔ ﺍﯾﻦ ﻣﻮﺟﻮﺩﺍﺕ ﺩﺭ ﺍﻭﺭﺩﻩﺍﺳﺖ..
Tablet News
Tablet News
Tablet News
Tablet News
Tablet News
Tablet News
Tablet News 

بهترین انیمه های 2023

۳ بازديد

بهترین انیمه های 2023

 

در دوره های گذشته انیمه فقط یک محتوای خاص بود که مورد علاقه تعداد انگشت شماری از افراد بود، با این حال، در این روزگار نه تنها توسط اکثر افراد تماشا می شود، بلکه در سراسر جهان ساخته و طرفداران بسیار زیادی را برای خود به دست آورده است و اکنون می توانید از طیف گسترده ای از عناوین انیمه در پلتفرم های مختلف مانند Netflix، Crunchyroll، Hulu و غیره لذت ببرید.

 

هر ساله صدها انیمه در ژاپن منتشر می شود و تقریباً همزمان در سراسر جهان توزیع می شود. اما برای کسانی که شاید کمی از دنیای انیمه ها دور باشند و شناخت کافی برای انتخاب آنها نداشته باشند؛ ما قصد داریم تا در این مقاله به معرفی 30 تا از بهترین انیمه های 2023 بپردازیم و هر کدام از آنها را خلاصه و کوتاه بررسی کنیم تا بتوانید بیشتر با آنها آشنا شوید؛ با کنترل امجی همراه باشید.

ماجرای جفری دامر : قاتل بی رحم

۲ بازديد

ماجرای جفری دامر : قاتل بی رحم

جفری دامر دستکم ۱۷ مرد و پسربچه را بین سال‌های ۱۹۷۸ تا ۱۹۹۱ به قتل رساند. قتل‌های او بسیار هولناک بوده و شامل تجاوز با نهایت خشونت، همخوابگی با جنازه قربانیان، مثله کردن جنازه آن‌ها و مرده خواری همراه بود. دامر اولین جنایت خود را زمانی که تنها ۱۸ سال سن داشت مرتکب شد و استیون هیکس ۱۹ ساله را پس از سوار کردن در کنار جاده به قتل رساند. او هیکس را به خانه اش دعوت کرد و به گفته خودش، چون دوست نداشت این مرد جوان از خانه اش برود، او را به قتل رساند. در سپتامبر ۱۹۸۸، دامر به خاطر بدرفتاری جنسی با یک پسربچه ۱۳ ساله در میلواکی دستگیر شد و به خاطر آن ۱۰ ماه را در زندان گذراند. او توانست قاضی پرونده را متقاعد سازد که به روان درمانی نیاز دارد و بدین ترتیب به صورت مشروط آزاد شد.

 

مدت کوتاهی پس از آزادی، دامر قتل هایش را آغاز کرد که با دستگیری اش در سال ۱۹۹۱ پایان یافت. در ماه می ۱۹۹۱، یک پسر ۱۴ ساله لائوسی که اتفاقا برادر کوچکتر همان پسری بود که دامر سال‌ها پیش به خاطر آزار و اذیت او به زندان افتاده بود، در حالی که در خیابان برهنه راه می‌رفت پیدا شد

آنر از هدفون‌های بی‌سیم ایربادز 3 پرو با قابلیت اندازه‌گیری دمای بدن رونمایی کرد

۳ بازديد
آنر از هدفون‌های بی‌سیم ایربادز 3 پرو با قابلیت اندازه‌گیری دمای بدن رونمایی کرد

یک هندی در راس بریتانیا، نشانه ترقی جامعه

۳ بازديد
یک هندی در راس بریتانیا، نشانه ترقی جامعه

✍️رضا غبیشاوی
لایف کنترل 
◀️ وقتی حدود ٨٠ سال قبل گاندی برای برچیدن اشغال بریتانیا از کشورش و استقلال هند مبارزه می کرد هیچ گاه فکر نمی کرد روزی روزگاری یک هندی، نخست وزیر بریتانیا شود و به کرسی افرادی چون چرچیل و تاچر تکیه بزند.

◀️ یکی از اتفاقات مهم و بی نظیر در تاریخ بریتانیا و جهان روی داده است. یک هندی، نخست وزیر بریتانیا شد. "ریشی سوناک" ۴۲ ساله اولین نخست وزیر مهاجرزاده در بریتانیاست.

◀️ اینکه مناسب حاکمیتی کشوری برای مهاجران و مهاجرزادگان و دیگرتباران، اینقدر باز باشد یک نقطه قوت و نشانه توسعه و ترقی جامعه و محل افتخار و سربلندی آن است.

◀️ ریشی سوناک از پدر و مادر هندو است که به بریتانیا مهاجرت کرده بودند. او در بریتانیا شهروندی گرفت. تحصیل کرد. دانشگاه رفت. عضو حزب و نماینده پارلمان و وزیر شد و امروز هم با قدرت به نخست وزیری رسید. فرهنگ و ادبیات
◀️ در همین بریتانیا، هم اکنون شهردار لندن یک پاکستانی است و در میان وزیران، چهره های متعددی از مهاجران هستند. سه پست کلیدی دولت سابق یعنی وزیر کشور، خارجه و خزانه داری، همه مهاجر یا مهاجرزاده بودند. این نمودی از فرصت های برابر و عدالت برای همه ساکنان یک جامعه است.

◀️ جامعه ای که چنین مهاجران و پناهجویان را می پذیرد و فرصت های برابر زندگی و پیشرفت را در اختیار آنها قرار می دهد حتما جامعه بهتر و اخلاقی تری برای زندگی است چرا که سطح بالایی از تسامح، رواداری و گفتگو و پذیرش گوناگونی در آن برقرار است.

آیا حریم شخصی خود را میشناسید ؟

اگر خورشید ناپدید شود!؟!

۳ بازديد
اگر خورشید ناپدید شود!؟!
اگر خورشید ناگهان ناپدید شود. تک کنترل

گرانش و تابش الکترومغناطیس هر دو با سرعت یکسان و به صورت موج سفر میکنند.
.
این سرعت برابر است با 299,792,458 متر بر ثانیه. نجوم
.
سیاره ما تقریبا 150 میلیون کیلومتر از خورشید فاصله دارد، یعنی هشت دقیقه و نوزده ثانیه نوری.
.
پس نوری که از خورشید به چشم ما می‌رسد مربوط به 8 دقیقه و 19 ثانیه پیش است.
.
اگر خورشید ناگهان ناپدید گردد، سیاره ما پس از هشت دقیقه نبود نور را تجربه کرده و از مدار خود خارج میشود.
داخل سیاهچاله چه خبر است؟

مشخصات سری آنر ۸۰ مشخص شد

۶ بازديد

مشخصات سری آنر ۸۰ مشخص شد

هفته گذشته ما شاهد برخی از مشخصات پرچمدار آینده آنر ۸۰ پرو+ بودیم و اکنون Digital Chat Station اطلاعات بیشتری در مورد دو گوشی دیگر این سری آنر ۸۰ و آنر ۸۰ پرو به ما ارائه می دهد. اخبار تکنولوژی

سری آنر 80

سری آنر ۸۰

گفته می شود Honor 80 با چیپست مدیتک Dimensity 1080 و دوربین اصلی ۶۴ مگاپیکسلی معرفی می شود در حالی که ۸۰ Pro باید با تراشه کوالکام اسنپدراگون ۷۷۸G و دوربین اصلی ۱۰۸ مگاپیکسلی وارد بازار شود. پرچمدار آنر ۸۰ پرو پلاس دارای تراشه اسنپدراگون ۸+ نسل ۱ خواهد بود و همچنین از دوربین اصلی ۲۰۰ مگاپیکسلی و شارژ سریع ۱۰۰ واتی برخوردار است. شایعات قبلی حاکی از آن بود که Honor 80 Pro+ با صفحه نمایش خمیده AMOLED و حداکثر ۱۲ گیگابایت رم وارد بازار خواهد شد.

سریال Halo

۷ بازديد
سریال Halo از دید Paramount در ابعاد گسترده قابل فرانچایز شدن است. اخبار گیم

داستان بازی GTA V

۷ بازديد
داستان بازی GTA V
داستان چند لایه و تعداد شخصیت‌های بازی باعث شده با قصه‌ای غنی و پیچیده رو به رو شویم و شایسته است که به نکات مهم و کلیدی آن آگاه باشیم. سه کاراکتر بازی هر کدام داستان زندگی خود را دارند و تلاقی آن‌ها با هم، داستانی بس v گسترده‌تر ایجاد می‌کند. راک‌استار به استاد قصه‌گویی چند لایه شناخته می‌شود و در   GTA V هم آن‌ها تمام تلاش خود برای روایت قصه‌ای جذاب و دنبال‌کننده کرده‌.
«ترور فیلیپس»، «مایکل تاونلی» و «برد اسنایدر» در دفتر اداره‌ای هستند که قصد سرقت از آن را دارند. کارمندان را بر زمین نشانده‌اند و مایکل به آن‌ها قول می‌دهد که اگر همکاری کنند، کسی آسیب نخواهد دید. آن‌ها پول‌ها برمی‌دارند و درست هنگام ترک کردن محل، با مأمور امنیتی‌ای مواجه می‌شوند که اصلاً انتظارش را نداشتند. او مایکل را از پشت گرفته و اسلحه‌اش را به سمتش نشانه می‌رود. ترور تعلل نمی‌کند و با یک هدشات، کار او را می‌سازند. مایکل اما اشاره می‌کند که نیازی به کشتن او نبود.
بعد از خارج شدن از ساختمان با پلیس‌های محلی «لودِندورف» درگیر می‌شوند و آن قدر پیشروی می‌کنند تا به ماشین فرارشان که کمی دورتر منتظرشان است برسند. در حین تعقیب و گریز، راننده‌ی گمنام کشته می‌شود و مایکل جای او را می‌گیرد. مایکل یک ماشین پلیس را واژگون می‌کند و از راهی فرعی به مسیرشان ادامه می‌دهند، جایی که از ریل قطار می‌گذرد. زمان‌بندی مایکل نتیجه نمی‌دهد و قطار برخود نسبتاً سنگینی با آن‌ها می‌کند. آن‌ها کنار مزرعه‌ای، از لاشه‌ی ماشین پیاده می‌شوند تا بنا به توصیه‌ی ترور، با پای پیاده به سمت هلیکوپتر بروند. مایکل مخالف است و اصرار به اجرای برنامه‌ی از پیش تعیین شده‌شان دارند.
در حین این بحث و جدل، یک اسنایپر از دوردست‌ها شلیکی دقیقی می‌کند و برد را از پا درمی‌آورد. مایکل به سمت او می‌شتابد ولی خودش هم مورد اصابت گلوله قرار می‌گیرد. او به ترور می‌گوید فرار کند اما ترور مرد تسلیم شدن نیست. او در مقابل مایکل و برد، به سمت پلیس‌ها آتش می‌گشاید و آن‌ها را عقب می‌راند. او که زنی را گروگان گرفته، همچنان به دنبال هلیکوپتر می‌گردد. نهایتاً دو دوستش را تنها می‌گذارد و در میان مزرعه‌ی مه گرفته، پا به فرار می‌گذارد.
کامل ترین داستان بازی ها را در کنترل امجی مطالعه کنید.
بعد از اتفاقات لودندورف، صحنه‌ی مراسم ختم مایکل تاونلی را شاهد هستیم، جایی که خود کمی دورتر به نظاره‌اش ایستاده است و بدن برد اسنایدر به جای او زیر خاک می‌رود.
۹ سال از این وقایا می‌گذرد و مایکل به «لس سانتوس» نقل مکان و زندگی جدیدی را آغاز کرده است. او با مأمور FIB، «دِیو نورتون»، قراری گذاشت که دیگر سمت خلاف نرود و در عوض در پیدا کردن ترور به او کمک کند. ترور هم به منطقه‌ی «Sandy Shores» رفته، البته چندان از آغاز زندگی جدید برای او مطمئن نیستیم. جالب است بدانید داستان GTA V، پنج سال پس از وقایع GTA IV و دو بسته‌ی الحاقی که برای آن‌ها عرضه شد اتفاق می‌افتد.
اما مایکل و ترور را برای لحطاتی فراموش کنید، کاراکتری که در زمان حال بازی را با آن آغاز می‌کنیم «فرنکلین کلینتون» نام دارد. او سیاه‌پوستی اهل جنوب لس سانتوس است که به همراه دوستش، «لامار دِیویس»، در یک نمایشگاه ماشین کار می‌کند. او دستی هم در کارهای خلاف دارد و بدش نمی‌آید که سطح کارهای غیرقانونی خود بالاتر از سطح درگیری‌های گروهی منطقه‌ای بالاتر ببرد. فرنکلین با خاله‌اش در منطقه‌ی Strawberry زندگی می‌کند و سگی به نام Chop هم همیشه همراهش است.
مایکل و فرنکلین به شیوه‌ای کاملاً منحصر به فرد با هم آشنا می‌شوند. «جیمی»، پسر مایکل از نمایشگاه محل کار فرنکلین اتومبیلی خریده اما هزینه‌ی آن را به طور کامل پرداخت نکرده است. رئیس نمایشگاه، فرنکلین را سراغ جیمی می‌فرستد تا ماشین را پس بگیرد. هنگامی که فرنکلین سوار بر ماشین به محل کار خود باز می‌گردد، متوجه می‌شود شخصی اسلحه‌ای به سمتش نشانه رفته است. مایکل به او می‌گوید ماشین را به شیشه‌های نمایشگاه بکوبد. به خاطر تمام این اتفاقات و همکاری لامار با فرنکلین، هر دو از کارشان اخراج می‌شوند. مایکل از کاری که کرده پشیمان شده و سعی می‌کند با فرنکلین صبحت کند. آن‌ها درباره‌ی کارهای مجرمانه‌شان در گذشته و حال صحبت می‌کنند و اینجا اولین جرقه‌های همکاری در آینده زده می‌شود.
آخریین سیستم مورد نیاز بازی ها را در کنترل امجی دنبال کنید.
 
زندگی شخصی مایکل بسیار متزلزل است و خانه‌ی آن‌ها معمولاً رنگ آرامش را به خود نمی‌بیند. جیمی پسری بیکار و بددهن است که مصرف مواد مخدر از سرگرمی‌هایش است. «تِریسی»، دختر مایکل هم با مشکلات اخلاقی خود باعث آزردن پدر و مادرش می‌شود. البته هیچ بعید نیست که این موارد اخلاقی را از مادرش به ارث برده باشد، چرا که «آماندا»، همسر مایکل، با مربی تنیس خود به مایکل خیانت می‌کند و باعث مشکلات بسیار بزرگی می‌شود.

مایکل مربی را تا خانه‌اش دنبال می‌کند، و فرنکلین هم که دنبال کار می‌گردد پیشنهاد مایکل را می‌پذیرد تا با هم درسی به این مربی بدهند. وقتی به خانه‌ی ویلایی او می‌رسند، فکری به سر مایکل می‌زند. خانه در منطقه‌ای تقریباً کوهستانی بنا شده و با پایه‌ای بر روی سطح پایینی محکم شده است. مایکل به پایه‌ی خانه‌ی مربی طنابی وصل می‌کند و به کمک ماشینش، پایه را از جا در می‌آورد. خانه به طول کامل فرو می‌ریزد و مایکل و فرنکلین خوشحال از انتقامشان، به سمت خانه بازمی گردند. اما مشخص می‌شود که صاحب خانه، فرد دیگری به نام «مارتین مادرازو» است و مربی تنیس فقط آنجا اقامت داشته. او طبیعتاً پول خانه‌اش را می‌خواهد و مایکل هم چاره‌ای ندارد جز اینکه یادی از خاطرات ۹ سال پیش خود بکند: سرقت. و این دفعه سرقت از یک مغازه‌ی جواهر فروشی.
مایکل با کمک دوست قدیمی خود «لِستر کِرست» که مغز متفکر آن‌ها در سال‌های دور بوده، گروهی برای عملیات سرقت جمع می‌کند و نقشه می‌ریزد. او به همراه فرانکلین و چند نفری که برای اینکار استخدام کرده سرقت را با موفقیت به انجام می‌رساند و پول لازم را برای مادرازو تهیه می‌کند. خبر این سرقت در سراسر ایالت می‌پیچد و کیلومترها دورتر از محل زندگی فرنکلین و مایکل، ترور هم از آن آگاه می‌شود. او که در شمال لس سانتوس و در «Blaine County» زندگی می‌کند، مشغول گسترش کارهای خلاف خود است. نابود کردن گروه موتورسواران The Lost و به آتش کشیدن خانه‌ی برادران «اونیل» که از رقبای او به شمار می‌رفتند، از جمله کارهای ترور در بلین کاونتی بود.
ترور با توجه به نشانه‌هایی که در اخبار می‌بیند، حدس می‌زند که این سرقت کار دوست و همکار قدیمی‌اش، مایکل باشد. او یکی از رفقایش به نام «وِید هِبرت» را به جنوب لس سانتوس می‌فرستد تا اثری از مایکل پیدا کند.
آخرین اخبار گیم را در کنترل امجی دنبال کنید.

نقد فیلم Batman

۷ بازديد
نقد فیلم Batman
خلاصه : در شب هالووین، شهردار گاتهام ، دان میچل جونیور توسط یک قاتل زنجیره‌ای که خود را ریدلر می‌نامد به قتل می‌رسد. بروس وین میلیاردر منزوی که به مدت دو سال در کسوت بتمن آتش به اختیار عمل کرده‌است، هم پای اداره پلیس شهر گاتهام (GCPD) به تحقیق می‌پردازد. ستوان جیمز گوردون پیغامی را که ریدلر برای بتمن گذاشته‌است کشف می‌کند، اما کمیسر پیت ساویج او را به خاطر اجازه دادن به یک فرد خودسر برای ورود به صحنه جرم سرزنش می‌کند و بتمن را مجبور به ترک آن‌جا می‌کند. کمی بعد، ریدلر ساویج را می‌کشد و پیام دیگری برای بتمن می‌گذارد.
برای دانلود فیلم و سریال جدید  به سایت کنترل امجی مراجعه کنید.
شخصیت بتمن ، شخصیتیست که بیشترین اقتباس های سینمایی و تلویزیونی(به خصوص انیمیشنی ) را بین شخصیت های کمیک در چند دهه ی اخیر به تصویر کشیده شده (اقتباس های قابل توجه) ، یکی از بهترین اقتباس ها سریال انیمیشنی محصول سال ۱۹۹۲ به نام batman animated series که شخصیت بتمن و تمام دشمنان و متحدان وی را به خوبی و به بهترین شکل ممکن به تصویر کشید ، بتمن جدید ساخته ی مت ریوز هم با وفا داری به بتمن کمیک ساخته ای جذاب برای طرفداران دنیای کمیک به تصویر کشیده ، شخصیت بتمن ، جهان بتمن ، دشمنان و متحدان بتمن ، شخصیت بروس وین و حتی پدر و مادر فقید کاملا از جهان تاریک کمیک ها اقتباس شده ، آلفردی که قبلا برای سازمان جاسوسی کار میکرده، گوردون پررنگ و نقش‌دار، کت‌وومن با شخصیت عمیق نه صرفا داف دزد، بتمنی که درگیری‌های درونی داره و نمیخواد آدم بکشه. ریدلری که باهوش و ترسناکه .
مهمترین ویژگی که در کل فیلم به چشم میاید ریوز موفق به ساخت فیلمی شد که دارای موقعیت‌های داستانی مختلف و پرطرفدار است؛ به این شکل که اکثر اتفاقات و سکانس های پر طرفدار مخاطب امروزی در این فیلم به تصویر کشیده میشود.
تعقیب‌وگریز با بتموبیل، مبارزات تن به تن، استفاده از تجهیزات مختلف، مواجهه با تعداد زیادی از شخصیت‌های معروف کمیک‌ها و حتی پایان‌بندی متمرکز روی اشاره به دنباله‌های احتمالی. تک‌تک این موارد به شکلی در فیلم وجود دارند که مشخص است مت ریوز برای رسیدن به آن‌ها اهمیت بسیار زیادی قائل می‌شود. در نتیجه فارغ از آن که وجود این همه موقعیت داستانی تعریف‌شده در یک فیلم چه هزینه‌ای برای فیلم‌نامه‌ی آن دارد، The Batman توانست پر از لحظات مورد درخواست مخاطب‌های هدف اصلی خود باشد.
آخرین نقد فیلم و سریال های جهان را در کنترل امجی بخوانید.
تعقیب شدن پنگوئن توسط بتمن یکی از زیبا ترین سکانس های تعقیب و گریز چند سال اخیر است ، طی سکانس مورد بحث، نقش‌آفرینی کالین فارل در نقش شخصیت پنگوئن عالی است؛ انقدر عالی که بارها همان‌گونه که در مورد برخی از شخصیت‌های دیگر هم صدق می‌کند، او را جلوتر از فیلم‌نامه می‌بینیم. فارل در دل یک گریم سنگین توانایی جان بخشیدن به تک‌تک دیالوگ‌های آز را پیدا کرده است؛ به همین خاطر چه وقتی پشت فرمان ماشین فریاد می‌زند و چه زمانی‌که برای اولین‌بار با بتمن صحبت کرد، تصویری خاص از پنگوئن را در ذهن بیننده به ثبت می‌رساند.
جذابیت نبردهای فیزیکی در واقع‌گرایانه‌ بودن آن نهفته است.
به دقایق آغازین The Batman نگاه کنید. یکی از نکات کلیدی این بخش از اثر، مربوط‌به تاکید روی ترس خلافکارها از ونجنس است؛ تا این حد که ریوز عامدانه خلافکارهایی را نشان می‌دهد که بدون مواجهه‌ی مستقیم با بتمن، از حضور او در شهر می‌ترسند. حالا همین خط را دنبال کنید و به سراغ ادامه‌ی فیلم بروید تا رسما رها شدن این ایده‌ی داستانی را ببینید. کجای فیلم این استفاده‌ی بتمن از ترس به‌عنوان یکی از سلاح‌های خود به شکل جذاب مجددا مورد استفاده قرار می‌گیرد؟
در اولین سکانس مربوط‌به حضور بتمن سر صحنه‌ی جنایت، جزئیات بسیار زیادی در همین رابطه وجود دارند. فیلم در این بخش با تاکید روی رازآلود بودن همه‌چیز و نمایش معماها جلو می‌رود؛ به شکلی که کشف هویت قاتل و نحوه‌ی به قتل رسیدن شهردار باید برای شخصیت‌ها و تماشاگر کاملا سؤال‌برانگیز باشد. از طراحی صحنه تا نقش‌آفرینی‌های بدون مشکل بازیگرها هم سبب می‌شود که ریوز در این فضاسازی به موفقیت برسد. اما مخاطبی که همین چند دقیقه پیش سکانس قتل را دیده است، به شکل طبیعی نمی‌تواند با آن میزان از کنجکاوی مورد نظر فیلم‌ساز به این محیط بنگرد.
از نورپردازی مثال‌زدنی که در بخش‌های مختلف جلوه‌ی خاصی به فیلم می‌دهد تا فیلم‌برداری گرگ فریزر که در خلاقیت بصری کم نمی‌آورد. ترکیب این دو بارها جلوه‌های تماشایی را در فیلم به وجود می‌آورد و سبب می‌شود که طی بهترین سکانس‌ها، مت ریوز در خلق نسخه‌ی ویژه‌ی خود از گاتهام موفق باشد؛ یک گاتهام سیاه که با ترکیب جلوه‌ی یک شهر واقع‌گرایانه و تصویرسازی‌های اغراق‌آمیز کمیک‌ها به وجود آمد.
مت ریوز به ساخت یکی از این آثار و تمرکز روی یکی از ابعاد شخصیت راضی نشده است. او همه‌چیز را با هم می‌خواهد؛ تا اثری را ارائه بدهد که هم اکشن گره‌خورده به تعقیب‌وگریز با اتومبیل را دارد، هم شامل عشق‌بازی‌های مورد نظر مخاطب است، هم کمی سراغ نمایشگاه کارآگاه بودن کاراکتر می‌رود، هم باید طراحی واقع‌گرایانه‌ی بتموبیل جدید را به خوبی نشان بدهد و هم باید به دنباله‌ها اشاره کند. وقتی بسیاری از این اِلِمان‌های داستانی در یکدیگر ذوب نمی‌شوند، سکانسی از جنس گفت‌وگوی بتمن با پنگوئن پس از تصادف به وجود می‌آید.
مشکل اصلی فیلم هم در همین نکته نهفته است ، تعداد زیاد خرده داستان و شخصیت ها و عجله ی کارگردان (که می توانست در قسمت های بعدی داستان های بیشتری را روایت کند) برای بیان اتفاقات مختلف و به تصویر کشیدن سکانس هایی برای راضی کردن طیف مختلف مخاطبان به روایت فیلم ضربه میزند.
گل سرسبد مشکلات کل این چند دقیقه‌ی مورد اشاره نیز وقتی به چشم می‌آید که ریوز از بسته بودن دست‌وپای آز برای نمایش
حرکت پنگوئن‌وار او بهره می‌برد. موقع تماشای این حرکت سخت است که باور کنیم همین چند دقیقه‌ی قبل، بتمن آرام‌آرام در مقابل شعله‌های آتش به سمت پنگوئن آمد تا کارگردان فرصت نمایش جلوه‌ی پرابهت و جدی کاراکتر را داشته باشد.
بتمن چگونه وارد اداره‌ی پلیس می‌شود؟ به این شکل که با بی‌توجهی کامل به بمب، دقیقا با انفجار مواجه می‌شود؛ انفجاری که دادستان را می‌کشد و به طرز عجیبی حتی یک زخم ساده هم روی صورت بتمن ایجاد نمی‌کند. سپس هیچ‌کس در محل رخ دادن حادثه مشغول بررسی وضعیت صورت بتمن و هوشیاری او نشده است. حتی هیچ‌کس ماسک را برنداشته است تا اورژانس به بررسی کامل علائم حیاتی یا آسیب واردشده به پوست صورت او بپردازد. پلیس‌ها ظاهرا وی را مثل کادوی بازنشده به اداره‌ی پلیس انتقال می‌دهند.
تازه وقتی چند دقیقه از انفجار گذشته است، آن‌ها با یک چراغ قوه به بررسی شرایط او می‌پردازند و دقیقا در لحظه‌ای که ممکن است ماسک برداشته شود، ونجنس به هوش می‌آید. علت شکل‌گیری این سناریو داستانی غیر قابل باور را می‌دانیم. چون فیلم‌ساز می‌خواست فرار دراماتیک از اداره‌ی پلیس و استفاده‌ی او از تجهیزات مختلف جذاب برای طرفدارها را به تصویر بکشد. بتمن باید خود را از وسط سالن بالا بکشاند و سپس بر فراز گاتهام پرواز کند. پس لابد مهم نیست که چه‌طور اصلا سر از این موقعیت درمی‌آورد.
آخرین اخبار سینما را در کنترل امجی مطالعه کنید